سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از همه جا از همه چیز ...

اوقات شرعی
به کار بستن دانش را وا نمی گذارد، جز کسی که در پاداش آن تردید دارد . [امام علی علیه السلام]

:: ParsiBlog ::KhazoKhil ::

 
 
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک
ورود به بخش مدیریت


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 30103

 
 
درباره خودم
از همه جا از همه چیز ...
مدیر وبلاگ : محمد مهدی شیرشکن[32]
نویسندگان وبلاگ :
ali mohabbat (@)[0]


محمد مهدی شیرشکن متولد شهر علم و دانش شهر عزیز قزوین دوستدار ورزشهای رزمی به خصوص وینگ چون(wing tsjun) عاشق وطن و دوست دار تمام ایرانی ها
 
 
لوگوی وبلاگ
 
 
خبرنامه
 
 
طراح قالب

 طراح : پایون  

 
 
آرشیو

یادداشت های قدیمی
یادداشت های قدیمی 2
زمستان 1385
پاییز 1385

 
 
لینک دوستان


شعر نو و کلاسیک

 
 
وضعیت در یاهو

یــــاهـو  

 
 
یک جرعه حکمت

آن‏گونه که یک باغبان، بوستانهاى سرسبز و گلهاى شاداب تربیت‏مى‏کند،

و آن‏گونه که یک کشاورز نمونه، مزرعه خود را به بهترین صورت‏مطلوب در مى‏آورد، و آن‏سان که یک اسب‏سوار، اسب خودش را به حرکتهاى مناسب و بجاو انعطاف پذیرى در مواقع مختلف و لازم، عادت مى‏دهد،

 

انسان هم باید به عنوان باغبان دل و جان، به «تربیت‏خویش‏»بپردازد.

آنچه در فرهنگ دینى ما به نام «تادیب نفس‏» مطرح است، همین‏ادب کردن و تربیت‏خویشتن است.

 

مگر همیشه باید به دیگران تذکر داد؟ خودمان که محتاج‏تریم.

مگر همیشه باید به کار و رفتار این و آن دقت کرد و خوب و بد راشناخت و تذکر داد و داورى کرد؟ خودمان هم بى‏نیاز از تذکر یا «ارزیابى‏خویش‏» نیستیم.

 

به یک نمونه از روشهاى تعلیمى و خودسازى از زبان حضرت على‏علیه السلام‏دقت کنیم که فرمود:

«کفاک ادبا لنفسک اجتناب ما تکرهه من غیرک‏

 

براى نشان دادن اینکه خودت را ادب و تربیت کرده‏اى، همین کافى‏است که از آنچه در دیگران بد و ناپسند مى‏دانى، اجتناب و پرهیز کنى.عجبا!... این حرف را سعدى هم به بیانى دیگر، از قول لقمان حکیم چنین‏آورده است:

 

«لقمان را گفتند: ادب از که آموختى؟

گفت: از بى‏ادبان! هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، ترک آن را برخودم لازم دیدم

حال، مى‏توانیم به خودمان نمره و امتیاز بدهیم:

 

آیا واقعا از آنچه در دیگران زشت و ناپسند مى‏دانیم، پرهیز مى‏کنیم؟مثلا اگر کسى به ما بى‏اعتنایى کند، یا پشت‏سر ما حرف بزند، یا نوبت ما راغصب کند، ناراحت مى‏شویم و اگر در ایام امتحان یا هنگام مطالعه، کسى‏مزاحم ما شود، او را بى‏فرهنگ و بى‏تعهد مى‏دانیم.

 

خودمان چگونه‏ایم؟... آیا مواظبیم که نسبت‏به دیگران بى‏احترامى وبى‏اعتنایى و غیبت و حق‏کشى و مزاحمت نداشته باشیم؟

 

مراعات این، نشانه «ادب‏» از دیدگاه حضرت على‏علیه السلام است.

اگر صفتى ناپسند است، در همه و از همه زشت است، حتى اگر در خودما باشد.

مگر ما با دیگران چه فرقى داریم؟

 

برخورد «کریمانه‏» با دیگران، مرتبه‏اى والاتر از کمال روحى را نشان‏مى‏دهد ونشانه عظمت‏روحى وهمت‏بلنداست واین یک‏«هنر بزرگ‏»است.

 

هنر آن نیست که بدى را با بدى، تندى را با تندى و خشونت را بارفتارى خشن‏تر، پاسخ دهى.

 

اگر «ظرفیت روح‏» و «کرامت نفس‏» داشتى و توانستى پرخاشها وخشونتهاى دیگران را با «متانت‏» و «نرمش‏» جواب دهى، آنگاه لذت‏پیروزى بدون لشگر و یاور را خواهى‏چشید و عقب‏نشینى حریف‏راخواهى‏دید.

 

امام سجادعلیه السلام از خدا توفیق مى‏طلبد که در برابر نیرنگ‏بازى وفریبکارى دیگران، خیرخواهانه برخورد کند و با آنان که کناره‏گیرى وجدایى پیش مى‏گیرند، احسان و نیکى کند و به محروم‏کنندگان بخشش‏کند، با قطع رحم کنندگان صله رحم داشته باشد، نسبت‏به کسانى که او را«غیبت‏» مى‏کنند، یاد نیکو داشته باشد و به جاى افشاى عیوبشان،خوبیهایشان را بازگوید، از خوبى‏ها تشکر کند و از بدیها چشم بپوشد .

 

این، همان برخورد «کریمانه‏» است که هنر مردان بزرگ و روحهاى‏متعالى و جانهاى پاک شده از غرور و منیت است و روح معاشرت زیبا درجامعه مکتبى است.

 

اگر کسى به تو بى‏مهرى و بى‏اعتنایى کرد، یا از تو به احترام یاد نکرد، یاخوبیهاى تو را نادیده گرفت، هم مى‏توانى بى‏اعتنایى و بى‏حرمتى وناسپاسى کنى، که همان «مقابله به مثل‏» است و از همه کس بر مى‏آید،هم مى‏توانى ضعف و خطاى او را نادیده بگیرى، احترام کنى، خوبیهایش‏را بگویى و تقدیر کنى، که این رفتار، «برخورد کریمانه‏» و یک «هنر» است.

 

این است که مانند یک تابلوى هنرى، جاودانه‏مى‏درخشدوماندگاراست.

 



محمد مهدی شیرشکن(شنبه 85 مرداد 14 ساعت 3:28 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
هر آنچه که هستی بهترین باش
بدترین درد این نیست که عشقت بمیره
بدترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی
بدترین درد این نیست که عشقت بهت نارو بزنه
بدترین درد اینم نیست که عاشق یکی باشی و اون ندونه
بدترین درد این است یکی بمیره . بعد از مرگش بفهمی که دوستت داشته......!!!
 
 
 
اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی، بوته ای در دامنه ای باش ولی بهترین بوته ای باش که در کناره راه می روید.
 
اگر نمی توانی بوته ای باشی، علف کوچکی باش و چشم انداز کنار شاه راهی را شادمانه تر کن.
 
اگر نمی توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش ولی بازیگوش ترین ماهی دریاچه! همه ما را که ناخدا نمی کنند، ملوان هم می توان بود.
 
در این دنیا برای همه ما کاری هست کارهای بزرگ و کارهای کمی کوچکتر و آنچه که وظیفه ماست ، چندان دور از دسترس نیست.
 
اگرنمی توانی شاه راه باشی ، کوره راه باش.
 
اگر نمی توانی خورشید باشی، ستاره باش. با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند.
هر آنچه که هستی، بهترینش باش
 



محمد مهدی شیرشکن(پنج شنبه 85 خرداد 11 ساعت 5:11 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
سلاح هجومی Enfield SA-80 ، ساخت انگلستان

سلاح هجومی Enfield SA-80 ، آخرین محصول رسمی و سازمانی کارخانه انفیلد انگلستان محسوب می شود. ارتش انگلستان در دهه 80 میلادی ، تصمیم به بکارگیری نسل جدیدی از سلاح های انفرادی با کالیبر کوچک و سرعت دهانه بالا گرفت. این پروژه ، با معرفی 2 سلاح SA80IW (سلاح پیاده نظام) و SA80LSW (سلاح پوشش سبک) آغاز شد. درواقع ارتش انگلستان قصد داشت تا سلاح FAL بلژیکی با کالیبر 62/7 میلیمتر را از رده خارج کرده و از سلاحی جدید استفاده کند. در سال 1977 و با ورود گلوله های 56/5 میلیمتری به بازار سلاح های انفرادی ناتو ، کارخانه انفیلد یک نوع گلوله جدید با کالیبر 19/0 اینچ (85/4 میلیمتری) را آزمایش کرد. سلاحی که برای شلیک این گلوله ساخته شد ، XL65 نام گرفت.

سلاح Enfield SA-80

XL65 حداقل در ظاهر و بصورت کلی ، بسیار شبیه به انفیلد EM-2 بود. ولی شباهت آن به سلاح AR-18 امریکایی بیشتر بود ؛ با این تفاوت که به شکل بولپاپ ساخته شده بود. با تآیید کالیبر 56/5 برای سلاح های انفرادی ناتو ، مهندسین انفیلد آن را با کالیبر 56/5 و کد XL-70 روانه مرکز تست سلاح های ناتو کردند. این سلاح ، نهایتآ توسط نیروی زمینی ارتش انگلستان پذیرفته شد و تنها در سال 1984 ، مورد بهینه سازی های اندکی قرار گرفت. SA-80 های اولیه (L85 و L86) ، سلاح هایی پردردسر و کمی به درد نخور بودند. نگهداری ، تعمیر و نظافت آنها بسیار زمانبر و پرهزینه بود. تااینکه در سال 1997 ، برنامه اصلاح L85 وارد مرحله عملی شد. برنامه بهینه سازی این سلاح ، در سال 2002 و توسط شرکت هکلر و کخ انجام شد. (شرکت هکلر و کخ از سال 2000 تا سال 2002 ، در تملک شرکت رویال اردنانس انگلیس بود.)

سلاح Enfield SA-80 مجهز به دوربین

از مجموع 320 هزار قبضه L85-A1 تولید شده تا آن زمان ، 200 هزار قبضه مورد بهینه سازی قرار گرفته و با نام L85-A2 ، به ارتش انگلیس تحویل داده شدند.البته نتیجه حاصله ، باز هم رضایت بخش نبود. چرا که در جنگ افغانستان و عراق ، معلوم شد که کماکان نمی توان دیدی خوش بینانه به این سلاح داشت. L85-A2 به احتمال قوی ، جای خود را به سلاح G36 خواهد داد. نمونه دیگر L85-A1 یعنی SA80IW با لوله ای کوتاه تر و با نام L98-A1 ظاهر شد.ولی هرگز روانه میادین جنگ نشد و تنها برای آموزش تیراندازی به سربازان مبتدی استفاده می شود. L85 سنگین و کمی بددست است. مرکز ثقل سلاح ، به قنداق نزدیک تر است تا به نوک لوله و به همین علت است که حتی شکل بولپاپ سلاح هم به حفظ تعادل و کاهش جهش لوله آن کمکی نمی کند.

سلاح Enfield SA-80

گلنگدن L85 از نوع چرخشی بوده و با فشار گاز باروت عمل می کند. پیستون گاز ، از نوع کورس کوتاه است و درست بالای لوله قرار می گیرد. سیلندر گاز این سلاح ، دارای یک رگلاتور 3 حالته است ؛ حالت اول برای شلیک معمولی ، حالت دوم برای شلیک با نواخت تیر پایین تر و حالت سوم برای ایجاد حداکثر فشار گاز در لوله و پرتاب نارنجک تفنگی است. قابل ذکر است که در حالت سوم ، مسیر برگشت گاز کاملآ بسته می شود. حمال گلنگدن ، بر روی دو ریل جانبی حرکت می کند و دارای یک فنر ارتجاع جداگانه می باشد. (پیستون گاز هم دارای یک فنر ارتجاع جداگانه است.) گلنگدن هم دارای 7 زبانه می باشد که به بدنه سلاح قفل می شوند. دستگیره گلنگدن ، به سمت چپ حمال گلنگدن وصل شده است. یکی از معایب این سلاح در مدل های اولیه ، برخورد پوکه با صورت یا بدن تیرانداز بود که در مدل L85-A2 اصلاح شد. مکانیزم ماشه این سلاح ، در قنداق آن جاسازی شده و به واسطه یک میله بلند به ماشه وصل شده است. در مدل L85-A2 ، یک مکانیزم ایجاد تآخیر در عملکرد ماشه به کار رفت که از نواخت تیر سلاح نمی کاهد. ولی باعث افزایش دقت در تیراندازی می شود.

سلاح Enfield SA-80 مجهز به دوربین

مشخصات فنی:
کالیبر: 56/5 ناتو (223/0 رمینگتون)
مکانیزم گلنگدن: چرخشی ، مسلح شونده به وسیله فشار غیرمستقیم گاز باروت
طول: 780 میلیمتر استاندارد ، 709 میلیمتر مدل کارابین
طول لوله: 518 میلیمتر استاندارد ، 442 میلیمتر مدل کارابین
وزن: 4130 گرم مدل استاندارد بدون خشاب ، 5000 گرم با خشاب 30 تیری پر
ظرفیت خشاب: 20 و 30 تیر
نواخت تیر علمی: 650 تیر در دقیقه
برد مفید: در حدود 500 متر



محمد مهدی شیرشکن(سه شنبه 85 اردیبهشت 12 ساعت 9:15 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
تانک ذوالفقار ، ساخت ایران

وقتی در سال 1994 برای اولین بار تصاویر تانک ذوالفقار از تلوزیون ایران پخش شد ، گمانه زنی محافل اطلاعاتی غربی و کارشناسان نظامی در مورد توانایی ها و ویژگی های این تانک آغاز و تا امروز که شاهد تولید نسل سوم تانک ذوالفقار هستیم ادامه دارد. اصولآ تمامی اطلاعاتی که می توان از رسانه های گوناگون به دست آورد ، مبتنی بر حدث و گمان و برداشت های اطلاعاتی است که از تصاویر و یا فیلم های گرفته شده بدست آمده است. طراحی و ساخت این تانک ، خود نمایانگر احساس نیاز واحدهای نظامی ایران به سخت افزارهای جنگی قابل اطمینان و بومی است ؛ اندیشه ای که بر پایه تجارب زمان جنگ شکل گرفته است. بی شک ایران در ساخت این تانک ، از تجارب سایر کشورها نیز استفاده کرده است. با این حال هیچ کس و هیچ کارشناس نظامی ، ارزش های این تانک را منکر نمی شود و جالب است بدانید برخی از سایت های اینترنتی ، تانک ذوالفقار را در رده تانک های مدرن جهان قرار داده اند و این خود نمایانگر ارزش های فنی و نظامی این تانک ایرانی است. ذوالفقار گذشته از شباهت ها و همسانی هایی که با برخی تانک های امریکایی و روسی دارد ، طرحی کاملآ بومی است که بر پایه فناوری موجود در ایران به نتیجه رسیده و این خود مهمترین نقطه قوت ذوالفقار به حساب می آید. بومی بودن یک فناوری ، دارای ارزش های فراوانی از جمله داشتن چشم اندازهای پیشرفت و افزایش توان مهندسی در واحدهای فنی است. مسئله ای که می توان آن را به عینه در روند تکامل تدریجی تانک ذوالفقار دید. از اولین نمونه های آن تا جدیدترین مدل های ارائه شده ، جای پای نوآوری و ابتکار به خوبی دیده می شود. اگر در اولین نمونه ارائه شده می شد نشانه های تانک M60 امریکایی را دید ، اما در نمونه ذوالفقار 3 این همخوانی ها کمتر به چشم می آید. اگر در دو مدل قبلی (ذوالفقار 1 و 2) ، برجک تانک رگه هایی از تانک T72 روسی را در خود داشت ، اما در ذوالفقار 3 مهندسین ایرانی این یکسانی و همخوانی را به کمترین میزان ممکن کاهش داده اند. در اولین نمونه های ذوالفقار ، می شد احتیاط مهندسین و محافظه کاری کارشناسان ایرانی را به خوبی مشاهده کرد. زیرا طراحی آن گرچه زیبا ولی ساده صورت گرفته بود. در مدل های بعدی ، رفته رفته این طراحی شکل بهتری به خود می گیرد و به ویژگی تانک های معاصر جهان نزدیک تر می شود.

تانک ذوالفقار 1

منابع اطلاعاتی غربی بر این باورند که کارشناسان روسی و برخی کشورهای شرق اروپا از جمله لهستان ، ایران را در تکمیل این تانک یاری داده و فناوری مورد نیاز چنین کاری را فراهم ساخته اند. با توجه به آنکه کشورمان ، تانک T72S را تحت امتیاز روسیه در ایران تولید کرده است (T72S مدل بهینه شده و یا ارتقاء یافته تانک T72 محسوب می شود) کارشناسان امور نظامی اعتقاد دارند که ذوالفقار ، وامدار تسلیحات این تانک از جمله سامانه کنترل آتش و توپ 125mm آن است. گرچه ایران این موضوع را رد و اعلام نموده در آخرین نمونه ذوالفقار ، این تانک از جنبه های فنی کاملآ بهینه شده و  دارای سامانه کنترل آتش پیشرفته رایانه ای و مسافت سنج لیزری مدرن است و فناوری ساخت آن کاملآ بومی شده است. با وجود تحریم های امریکا ، احتمالآ ایران برخی از فناوری های نظامی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق اروپا و همچنین کشورهای امریکای جنوبی (ازجمله برزیل) بدست آورده است. اولین گمانه زنی ها در مورد ذوالفقار ، مبتی بر این بود که این تانک حاصل مهندسی معکوس تانک های M60/2 و M48 و T72 می باشد. ارزیابی های بدست آمده از تصاویر ، نمایانگر این است که بدنه ذوالفقار شباهت هایی به تانک M60 که سالها در نیروی زمینی ارتش ایران مورد استفاده قرار می گرفته و پیش از انقلاب خریداری شده است دارد. همچنین با توجه به شکل و ساختار برجک تانک ، گمان می رفت که ذوالفقار از تجهیزات تانک های روسی استفاده می کند. در مجموع این تانک را محصول آمیختگی تانک های امریکایی و روسی می دانند. ایران از کاربران تانک های روسی 55 & T54 وT72  است. در کلاس تانک های امریکایی ، ایران انواع مختلفی از مدل های M را در اختیار داشته و دارد. به ویژه نیروی زمینی ایران از کاربران قدیمی تانکM60  محسوب می شود. تمامی تانک های مدل T روسی از موتور دیزلی استفاده می کنند که اگزوز آن ، بالای بدنه و سمت چپ تانک قرار دارد. احتمالآ ذوالفقار نیز از یک موتور دیزلV  شکل با توانایی تقریبی 1000 اسب بخار استفاده می کند. این میزان قدرت با توجه به وزن تانک که منابع ایرانی آن را چیزی در حدود 40 تن تخمین می زنند ، سرعتی معدل 70km (کیلومتر بر ساعت) را به ذوالفقار می دهد. دریچه ورودی تانک بالای برجک و سمت راست بدنه قرار گرفته است. برجک تانک دارای زاویه های هندسی مناسبی است که به خاطر نوع طراحی آن ، برخی از صاحب نظران نظامی را بر آن داشته تا ادعا کنند که تانک ذوالفقار ، تقلیدی ساده از تانک M1  امریکایی است!

تانک ذوالفقار 1

همانند سایر تانک ها و بنا بر عرف موجود ، راننده تانک ذوالفقار نیز در سمت چپ بدنه قرار می گیرد. راننده تانک می تواند با باز کردن دریچه دید بالای سر خود ، به سمت راست به هدایت چشمی تانک بپردازد و یا اینکه از پریسکوپ استفاده نماید. تانک ذوالفقار مجهز به سامانه دید در شب و سامانه تهویه هوا برای خارج کردن گاز ناشی از شلیک توپ است. با توجه به اینکه منابع اطلاعاتی گزارش داده اند که صنایع نظامی ایران ، کار مقاوم سازی تانک های نیروی زمینی ارتش را در برابر حمله های میکروبی و شیمیائی آغاز کرده که احتمالآ این تغییرات و بهسازی ها ، شامل حال مدل های جدید ذوالفقار نیز شده است. توپ 125mm ذوالفقار همانند تانک T72 ، به صورت خودکار مسلح می شود. همچنین تانک ذولفقار ، مجهز به مسافت یاب لیزی است و برجک آن نیز دارای سامانه برقی می باشد. در تصاویر منتشر شده از ذوالفقار 1 ، می توان سامانه هشدار دهنده و پدافند لیزری ساخت مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاع ایران را نیز دید. این سامانه می تواند کاربران خود را با تابش پرتوهای لیزر هدایت کننده ، از جنگ افزارهای هدایت شونده ضدتانک آگاه کند. این سامانه می تواند سمت تابش پرتوهای لیزری را با دقت زاویه ای تا 15 درجه تعیین کرده و همچنین توانایی تشخیص پرتوهای مستقیم و یا غیرمستقیم مسافت یاب های لیزری را از نشانه گذارهای لیزری دارد. این سامانه قدرت واکنش پرسنل تانک را در برابر تهدیدها افزایش داده و حتی امکان فعال شدن خودکار و به موقع واحدهای پدافندی را در سمت زاویه تهدید فراهم می سازد. پدافند مورد استفاده این سامانه به صورت انتخابی ، می تواند ترکیبی از پرتاب کننده های نارنجک دودزا باشد. این کار باعث شکستن قفل لیزری پرتابگرهای دشمن می شود. گروه طراحی عنوان کرده اند که پوشش این سامانه هشدار دهنده 360 درجه در افق و 60 درجه در بلندا است و می تواند بر روی تجهیزات دیگری نیز نصب شود.

تانک ذوالفقار 2

عمده تغییراتی که بر روی مدل های ذوالفقار اعمال شده ، بیشتر در قسمت برجک تانک بوده است. آنچه که از تصاویر ذوالفقار 3 به دست می آید آن است که بدنه ذوالفقار 3 ، با اسکلت بندی پیشینیان خود تفاوت دارد. بدنه تانک ذوالفقار 1 ، شباهت زیادی به تانک M60 امریکایی داشت و زنجیر چرخ های آن نیز احتمالا مشابه همان تانک بود. اما در ذوالفقار 3 ، بدنه تانک دچار تغییرات زیادی شده است. (به ویژه در بخش روبرویی تانک) این تغییرات شامل افزایش قطر زره بدنه عقبی و همچنین تغییراتی در زره برجک تانک می شود. زره بخش جلویی تانک نیز برخلاف شباهت های قبلیش به زره M60 ، این بار بخش بالایی آن با زاویه دید راننده تانک برابر شده و صاف به نظر می آید. احتمالآ این تغییرات به چند دلیل صورت گرفته است. اولین احتمال آن تزریق فناوری های جدید به چرخه صنایع تانک سازی ایران است و دومین عامل آن می تواند افزایش تهدیدها از جانب تسلیحات جدید ضدتانک باشد. به این معنی که ذوالفقار ، برای مقاومت بهتر در برابر این نوع تسلیحات (که روز به روز هوشمندتر می شوند) به زره بهتر و زخیم تری (با آلیاژهای بهتر) نیاز دارد. مدل های مختلف تانک ذوالفقار ، نمایانگر نوع سمت گیری های نظامی ایران در همکاری های نظامی با دیگر کشورهاست. تانک های ذوالفقار 1 و 2 ، با استفاده از فناوری روسیه و بلوک شرق ساخته شدند. اما ذوالفقار 3 ، حاصل همکاری نظامی ایران با کشورهای خارج این حوزه است. برخی از منابع اطلاعاتی ، از همکاری نظامی ایران و برزیل خبر داده بودند و این احتمال که ایران فناوری های تازه ای را از برزیل دریافت کرده باشد زیاد است. باید دانست که برزیل خود دارای فناوری ساخت تانک است و تاکنون صنایع نظامی آن کشور ، چند تانک را برای ارتش برزیل طراحی کرده و به مرحله ساخت رسانده است. به همین خاطر ذوالفقار 3 ، شباهت هایی با تانک برزیلی اوسریو دارد.

تانک ذوالفقار 3

ایران بجز تانک ذوالفقار ، تانک سفیر 74 را نیز تولید می کند. (سفیر 74 ، همان تانک T72S روسی است) صنایع دفاعی ایران همچنین زره پوش های تندر 1 و 2 و همچنین نفربری به نام براق را نیز به تولید رسانده است. این صنایع همچنین بر روی موشک های ضدزره نیز کار می کند و تاکنون انواع مختلفی از موشک های هدایت شونده و غیرهدایت شونده را برای ارتش ایران تولید کرده است. (موشک ضدتانک طوفان و رعد 1 و 2) به نظر می رسد صنایع دفاعی ایران پس از هجوم امریکا به عراق و افغانستان ، روند کار خود را شتاب بخشیده و به احتمال زیاد خط تولید تانک ذوالفقار نیز تقویت شده است. تانک ذوالفقار ، تانکی مدرن و قابل اعتماد است و ارتش ایران می تواند به ساخت یک تانک ایرانی با استفاده از فناوری داخلی افتخار کند. اگر شمار کشورهایی را که توانایی تولید تانک را دارند در نظر بگیریم ، آنوقت اهمیت ساخت تانک ذوالفقار را بهتر درک می کنیم. با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر برای صنایع دفاعی و درود بر یکایک سربازان ایران زمین.



محمد مهدی شیرشکن(سه شنبه 85 اردیبهشت 12 ساعت 9:13 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
کوکاکولا و پپسی یعنی چه؟!

همه شما این آرم را می شناسید. آرم شرکت کوکاکولا.

آرم شرکت کوکاکولا

حالا اگر آرم را برعکس کنید به نتایج جالبی دست می یابید:

آرم شرکت کوکاکولا (برعکس)

اگر کمی دقت کنید می بینید که نوشته :

لا محمد لا مکه

اگر فکر می کنید که اتفاقی است ، به این نکته توجه کنید که چرا سومین C (در کلمه Cola) ، این قدر کشیده شده و پیچ خورده تا حرف (ک) درست شود. (برای کلمه مکه)

آرم شرکت پپسی را هم همه می شناسند:

آرم شرکت پپسی

نکته در کلمه پپسی (PEPSI) است. هر حرف این کلمه ، مخفف یک کلمه است:

Pay Each Penny Save Israel

یعنی : هر پنی که خرج می پردازید ، برای اسرائیل ذخیره می شود.

پنی کوچکترین واحد پول اروپا و امریکاست



محمد مهدی شیرشکن(سه شنبه 85 اردیبهشت 12 ساعت 9:12 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
تجمع اعتراض آمیز نسبت به هتک حرمت به مقدسات اسلام در مقابل سفارت

طلاب و دانشجویان معترض به چاپ تصاویر موهن و هتک حرمت به پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) در برخی مطبوعات دانمارک در مقابل سفارت این کشور در تهران تجمع کردند.

تجمع اعتراض آمیز نسبت به هتک حرمت به مقدسات اسلام در مقابل سفارت دانمارک

تجمع اعتراض آمیز نسبت به هتک حرمت به مقدسات اسلام در مقابل سفارت دانمارک

تجمع اعتراض آمیز نسبت به هتک حرمت به مقدسات اسلام در مقابل سفارت دانمارک



محمد مهدی شیرشکن(سه شنبه 85 اردیبهشت 12 ساعت 9:10 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
SIG-Sauer P-255 ، محصول مشترک آلمان و سوئیس

سلاح کمری زیگ زاور ، یکی از ایمن ترین سلاح های حال حاضر است. واحدهای مختلفی از نیروی پلیس کشورمان ، از این سلاح استفاده می کنند. گلوله های P-255 ، از نوع 9 میلیمتری هستند که در مسافت های کوتاه و محیط های بسته ، از بهترین کارایی برخوردارند. خشاب سلاح ظرفیت 8 تیر را دارد که اگرچه زیاد نیست ، ولی کافی به نظر می رسد. دکمه آزاد کرد خشاب در سمت چپ قبضه و پشت ماشه قرار دارد. ماشه این سلاح ، از نوع دوزمانه است. در سمت چپ بدنه سلاح ، ضامنی قرار دارد که در صورت فشرده شدن ، چخماق را به آرامی می خواباند تا از شلیک ناخواسته جلوگیری شود. P-255 فاقد هرگونه ضامن متعارف است. چراکه بدون وجود ضامن هم به طور کلی امن می باشد.

SIG-Sauer P-255 ، محصول مشترک آلمان و سوئیس

مشخصات فنی:
کالیبر: 19 × 9
طول: 180 میلیمتر
ارتفاع: 132 میلیمتر
عرض (پهنا): 33 میلیمتر
طول لوله: 99 میلیمتر
گام خان: 1 دور گردش در 245 میلیمتر
تعداد خان: 6 عدد
فاصله شکاف درجه تا مگسک: 144 میلیمتر
وزن بدون خشاب: 640 گرم
وزن با خشاب خالی: 740 گرم
ظرفیت خشاب: 8 تیر



محمد مهدی شیرشکن(یکشنبه 85 اردیبهشت 10 ساعت 9:40 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
قایق ژرنده چیست؟

قایق پرنده به هواپیمایی گفته می شود که قابلیت نشست و برخاست روی آب را داشته و علاوه بر آن قادر باشد با استفاده از بدنه خود روی آب شناور بماند. به عبارت دیگر قابلیت نشست و برخاست این پرنده روی آب با استفاده از شکل خاص بدنه آن محقق می شود.
تاریخچه این هواپیماها به نیمه اول قرن بیستم بازمی گردد، در آن دوران به دلیل نبود باندهای پهن و بلند ، آب گزینه مناسبی برای فرود هواپیما به ویژه برای انواع سنگین تر هواپیماها به شمار می رفت و همین امر انگیزه ای برای توسعه هواپیماهای آب نشین بسیاری شد. در جنگ جهانی دوم نیز این دسته از هواپیماها به دلیل نقش موثرشان در لجستیک و پشتیبانی و نیز نجات خلبانانی که هواپیمایشان سقوط کرده بود ، مورد توجه قرار گرفتند.
اما امروزه این هواپیماها به دلیل توانایی شان در انجام ماموریتهایی نظیر مبارزه با حریق و حمل و نقل هوایی در مناطق جزیره ای اهمیت خود را حفظ کرده اند.
البته در دو دهه اخیر تلاش هایی شده تا از یکنواخت بودن سطح آب استفاده شده و با پرواز دادن هواپیماها در نزدیکی سطح آب، کارایی آیرودینامیکی هواپیما برای انجام ماموریت های خاص افزایش داده شود. بدین ترتیب که کارایی آیرودینامیکی هواپیما با پرواز در مجاورت سطح آب و برخورداری از «اثر زمین» افزایش یافته و متعاقبا این امر موجب افزایش مداومت پروازی هواپیما گردد.
قایق های پرنده ای که بدین ترتیب طراحی می شوند می توانند از جمله در ماموریت های گشت زنی دریایی مورد استفاده واقع شوند.



محمد مهدی شیرشکن(یکشنبه 85 اردیبهشت 10 ساعت 9:39 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
آر پی جی 7

RPG-7 بعد از جنگ جهانی دوم وارد ساز و برگ نیروها نظامی دنیا شد. این سلاح ، در دومین سال شروع جنگ ایران و عراق و به صورت قاچاقی (به وسیله واسطه ، با قیمت 3 برابر) وارد سازمان سپاه شد و نقش تعیین کننده ای در پیروزی های ایران داشت. به طوری که اگر RPG-7 نبود ، ما در 90% تک ها و حملات عراقی ها شکست می خوردیم.
RPG-7D هم یک نمونه RPG-7 است که از وسط تا می شود و مخصوص نیروهای هوابرد و کماندو می باشد.

آر پی جی 7 (RPG-7)

شکل کلی RPG-7 به صورت دو لوله مخروطی شکل است که به هم جوش داده شده اند و قسمت جلوی آن باریک می باشد. RPG-7 اسلحه ای است سر پر (گلوله از سر سلاح وارد می شود) ، بدون خان ، بدون عقب نشینی (لگد) ، ته باز (به منظور خروج گاز باروت اضافه) و دارای دستگاه چکاننده ضربتی (بلافاصله بعد از چکاندن ماشه ، عمل چفت شدن ، ضربه زدن سوزن پشت چاشنی و پرتاب گلوله انجام می شود). دکمه ناظم آتش آن وقتی که از سمت راست بیرون آمده باشد ، یعنی اسلحه در حالت ضامن قرار دارد و وقتی از سمت چپ بیرون باشد ، یعنی سلاح در حالت شلیک قرار دارد. خدمه این سلاح 2 نفر هستند که عبارتند از تیرانداز (که مسئول انتخاب هدف ، شلیک گلوله و تغییر موضع است) و کمک تیرانداز (که مسئول حمل مهمات ، آماده سازی موشک و حمایت از تیرانداز در هنگام شلیک موشک است).
مآموریت اصلی سلاح: از بین بردن ادوات زرهی و چرخدار دشمن
مآموریت فرعی سلاح: ازبین بردن سنگرها و اجتماعات دشمن

RPG-7D به صورت باز و تاشده

اجزاء و متعلقات:
1- دوپایه
2- دستگیره تپانچه ای شکل
3- دستگاه نشانه روی مکانیکی (2 مگسک)
4- دستگاه نشانه روی اپتیکی (دوربین که به صورت کشویی از عقب و در سمت چپ سلاح ، زیر ستون درجه نصب می شود)
5- مگسک منفی برای دماهای زیر صفر (چون در دماهای زیر صفر ، انفجار باروت موشک کمتر بوده و موشک مسیری کمتر از حد معمول طی می کند ، به وسیله این مگسک ، سر لوله را کمی بالا می رود)
6- ستون درجه از 200 متر تا 500 متر (به علت اینکه پس از انفجار اهداف زیر 200 متر ، احتمال ترکش خوردن تیرانداز زیاد است)
7- دستگیره کمکی (برای حمل سلاح و مورد استفاده در بعضی از حالات شلیک)

آر پی جی 7 (RPG-7)

مهمات سلاح RPG-7:
موشک جنگی ضدتانک و ضدزره (به رنگ سبز)
موشک جنگی ضدنفر (به رنگ سبز زیتونی)
موشک آموزشی (سر موشک سیاه ، ادامه سبز)
موشک آموزشی جوفی (عملکرد آن به این صورت است که فشنگ کلاشینکف را داخل موشک می گذاریم و گلنگدن موشک را می کشیم و سپس موشک را در داخل موشک انداز قرار می دهیم. پس از شلیک ، موشک سر جایش می ماند و فقط فشنگ کلاشینکف شلیک می شود. در این موشک ها معمولآ از فشنگ های رسام و ثاقب (آتشزا) استفاده می کنند)

آر پی جی 7 (RPG-7)

مشخصات فنی:
کالیبر اسلحه: 40 میلیمتر
کالیبر موشک: 85 میلیمتر
طول سلاح: 95 سانتیمتر
طول موشک کامل (با خرج پرتاب): 92 سانتیمتر
طول موشک بدون خرج پرتاب: 64 سانتیمتر
وزن سلاح با دوربین: 6 کیلو و 300 گرم
وزن دوربین بدون جلد: 500 گرم
وزن دوربین با جلد: 950 گرم
برد مفید بدون دوربین: 350 متر
برد مفید با دوربین: 500 متر
نواخت تیر علمی: 4 تا 6 گلوله در دقیقه
نواخت تیر عملی: 2 تا 4 گلوله در دقیقه
سرعت اولیه گلوله: 12 متر در ثانیه
سرعت نهایی گلوله: 300 متر در ثانیه (هنگام سوختن خرج)
وزن موشک: 2کیلو و 200 گرم
وزن کیسه موشک با 2 موشک 7 کیلو و 100 گرم
وزن کیسه موشک با 3 موشک 9 کیلو و 300 گرم
آتش عقبه 15 متر ، 15 متر هم منطقه احتیاط که جمعآ می شود 30 متر منطقه خطر و احتیاط

آر پی جی 7 (RPG-7)

امیدوارم که از این مطلب راضی بوده باشید. این مطالب ، کپی برداری نیست و تجربیات خودم هست که طی دوران آموزش کسب کردم. اگر هم کمی به هم ریخته و پراکنده هست به خاطر اینه که تند تند نوشتم. شرمنده! مطالب دیگری هم هست که انشاالله اگر وقت شد ، می نویسم.



محمد مهدی شیرشکن(یکشنبه 85 اردیبهشت 10 ساعت 9:38 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
خطرناک ترین و مرگبارترین سلاح دنیا

هیچ سپری در مقابلش توان مقاومت ندارد. در هر وسیله ای براحتی نفوذ می کند ، حتی پناهگاه های زیرزمینی نیز از آن مصون نیستند. هیچ راهی برای فرار از آن نیست. تشعشعات و موج های دائمی آن می تواند به هر جایی که فکر می کنید برود. مرگ را تنها در یک لحظه تحمیل می کند. سلاحی اعجاب انگیز است. تمامی سیستم عصبی را مختل می کند. علاوه بر سلول های زنده بدن ، هرنوع جرم ، باکتری و یا میکرب در داخل بدن را از بین می برد. جسدی که با این اسلحه مرگبار کشته شده است ، 30 الی 45 روز (به دلیل عدم وجود هرگونه باکتری) مانند مومیایی می ماند و متلاشی نمی شود. چندین نمونه از این اجساد را در افغانستان یافتند و در ابتدا همه فکر می کردند که این نوع مرگ ، فقط با استفاده از بمب های شیمیایی بسیار قوی یا گازهای سمی مهلک به وجود می آید. درصورتی که این مرگ ، تنها در اثر مواجهه با اسلحه وحشتناک پرتوی ذرات پرانرژی بود ؛ سلاحی که براحتی حمل می شود. البته در مورد ساخت و تهیه این سلاح ، ابهامات بسیاری وجود دارد. ولی ما از تاریخچه یک کشف علمی و بزرگ تا اختراع یک وسیله مرگبار را برای شما می گوییم.
هیچ سپری در مقابلش توان مقاومت ندارد. در هر وسیله ای براحتی نفوذ می کند ، حتی پناهگاه های زیرزمینی نیز از آن مصون نیستند. هیچ راهی برای فرار از آن نیست. تشعشعات و موج های دائمی آن می تواند به هر جایی که فکر می کنید برود. مرگ را تنها در یک لحظه تحمیل می کند. سلاحی اعجاب انگیز است. تمامی سیستم عصبی را مختل می کند. علاوه بر سلول های زنده بدن ، هرنوع جرم ، باکتری و یا میکرب در داخل بدن را از بین می برد. جسدی که با این اسلحه مرگبار کشته شده است ، 30 الی 45 روز (به دلیل عدم وجود هرگونه باکتری) مانند مومیایی می ماند و متلاشی نمی شود. چندین نمونه از این اجساد را در افغانستان یافتند و در ابتدا همه فکر می کردند که این نوع مرگ ، فقط با استفاده از بمب های شیمیایی بسیار قوی یا گازهای سمی مهلک به وجود می آید. درصورتی که این مرگ ، تنها در اثر مواجهه با اسلحه وحشتناک پرتوی ذرات پرانری بود ؛ سلاحی که براحتی حمل می شود. البته در مورد ساخت و تهیه این سلاح ، ابهامات بسیاری وجود دارد. ولی ما از تاریخچه یک کشف علمی و بزرگ تا اختراع یک وسیله مرگبار را برای شما می گوییم. از کشف میدان مغناطیسی توسط نیکولا تسلا تا اختراع یک اسلحه مغناطیسی توسط روسیه و امریکا.
 نیکولا تسلا (۱۸۵۷-1943) در شهر اسمیت جان (کیلا) که هم اکنون بخشی از کشور یوگسلاوی است ، به دنیا آمد. در 27 سالگی به امریکا سفر کرد و تبعه آن کشور شد. ابتدا کارش را در ادیسون پلنت شروع کرد و چندی بعد با جورج وستینگهاوس آشنا شد. در همان سال ها ، تسلا قوانین میدان مغناطیسی را کشف کرد و توانست به وسیله میدان مغناطیسی ، یک موتور القایی بسازد. این کار ، پایه ایجاد موتورهای الکتریکی شد که هم اکنون در سرتاسر جهان استفاده می شود. بعد از تمامی این اختراعات و اکتشافات در سال 1899 میلادی ، دست به تأسیس یک آزمایشگاه در کلورادو زد. او بی درنگ شروع به تحقیق درمورد چگونگی انتقال نیرو بدون استفاده از وسیله ای مانند سیم یا به اصطلاح بی سیم (Wireless) کرد و بدین طریق دریافت که چگونه می توان نیروی مغناطیسی را در فضا پخش و جذب کرد. تسلا در آزمایشگاهش ، احتمالآ اکتشافات بسیاری داشت که اغلب به صورت مفهومی (Concep) یا به صورت یک ایده و تئوری بوده است که بعدها به دست دانشمندان شوروی افتاده که با ارتقای آن تئوری ها ، سلاحی قدرتمند را ساختند.
 نیکولا تسلا در سال 1900 ، مقاله ای را با عنوان «مشکلات ازدیاد انرژی انسانی» در مجله قرن (Cenry) به چاپ رساند که در آن مقاله ، به حملات احتمالی اتحاد جماهیر شوروی علیه امریکا اشاره کرد و این نشان دهنده آن است که تسلا می دانست شوروی در ارتقای این دانش ، بیشتر از امریکا تلاش کرده است. او نوشت: ایستگاه های مغناطیسی روی کره زمین ، ما را قادر می سازد که کارهایی را که تاکنون غیرممکن بود ممکن سازیم. با استفاده از آنها می توانیم علائم و سیگنال های خود را به هر نقطه ای از زمین برسانیم. ما می توانیم موجی را روی زمین رها کنیم که با سرعت نور انتشار می یابد و این آرزوی بشر است. در ماه ژوئن سال 1976 (بعد از مرگ تسلا) مجله رادیوالکترونیکی ، مقاله ای را با عنوان «12 میلیون تن» به چاپ رساند که در آن به دستیابی نیکولا تسلا به دستگاهی برای ایجاد شکاف هسته ای (اتمی) اشاره شده بود.
 دانشمندان اتحاد جماهیر شوروی ، با نظری بر تئوری های تسلا در رابطه با میدان مغناطیس و پس از استفاده آن در بمباران هسته ای یا شکاف اتم ، دست به تحقیقاتی برای ایجاد یک سلاح شگفت انگیز و وحشتناک به نام اسلحه پرتو ذره ای مرگ (Deah Ray Weapon) زدند. در همان زمان جورج کیگان ، ژنرال بازنشسته اطلاعات نیروی هوایی امریکا ، به سرعت به پنتاگون اطلاع داد و ابراز نگرانی کرد که اگر چنین اسلحه ای ساخته شود ، وضعیت امنیتی امریکا دچار مشکل خواهد شد. احتمالآ پس از آن ، این اسلحه ساخته شد. جزئیات و مشخصات نسبی آن در تاریخ 2 می سال 1977 ، در مجله تکنولوژی فضا و هوانوردی امریکا توضیح داده شد. یکی از جنبه های جالب این سلاح و نگران کننده برای امریکایی ها این بود که اسحله مرگ ، می توانست تمامی موشک های بالستیک امریکا را منهدم سازد.
 در کتاب «روشنایی در دستان» نوشته اینس هانت و وانتا دراپر علاوه بر توضیح زندگی نیکولا تسلا ، به صورتی ناواضح در مورد نظریات تسلا نسبت به استفاده های غیرانسانی از نیروی مغناطیسی اشاره شده و حتی نامی هم از اسلحه مرگ برده شده است که تقریبآ مشابه همان سلاح شوروی می باشد. از نکات مورد اهمیت این کتاب ، نظریات خود نیکولا تسلا است.تسلا چندین بار گفته است که با استفاده از این نیروی مغناطیسی ، می تواند اسلحه ای بسازد که برپایه فیزیک نوین است و توانایی انهدام 10 هزار هواپیما را حتی در فاصله 2 هزار و 500 مایلی دارد. تسلا می گوید: با وجود این اسلحه ، امریکا در مقابل تمامی دشمنانش ایمن است. این تشعشع می تواند هر موتوری را ذوب کند و هیچ قدرتی در مقابلش نمی تواند ایستادگی کند و در یک لحظه می تواند میلیون ها نفر را در یک چشم به هم زدن از بین ببرد. چنین سلاح مخربی ، احتیاج به 50 میلیون ولت برق دارد. این سلاح فرضی از طرف نیکولا تسلا ، تلفورس (Teleforce) لقب گرفت.
 مطلب دیگر درباره استفاده شوروی از تکنیک ها و تئوری های نیکولا تسلا را می توان در تاریخ 23 سپتامبر سال 1977 در روزنامه واشنگتن پست خواند. این روزنامه گزارش داد که یک وسیله عجیب مانند توپی از نورهای ستارگان ، بر فراز آسمان شهر پتروزاودچ گسترده شده بود. این موضوع شاهدان زیادی دارد ، حتی خبرگزاری تاس (Tass) شوروی هم چنین چیزی را گزارش کرده بود. ولی این واقعه ، این بار در شهر هلسینکی (پایتخت کشور فنلاند) دیده شد که در حدود چندین دقیقه آسمان نورانی شده بود. چندی بعد در مجله تحقیقات ژئوفیزیکی امریکا ، دکتر توروآن مقاله ای نوشت که در آن گفته شده بود: ماهواره های جاسوسی - نظامی امریکا ، تشعشعات بسیار قوی را در روسیه ردیابی کرده اند که برای ایجاد آنها احتیاج به ایجاد 10 تریلیون وات نیرو یا یک میلیارد ول انرژی است. هنوز وجود چنین سلاحی از طرف هیچ کشوری تأیید نشده است و ما تنها می توانیم امیدوار باشیم که این کشورهای ابرقدرت ، همواره صادق و راستگو باشند! ولی متأسفانه این امر ، غیرممکن است.



محمد مهدی شیرشکن(یکشنبه 85 اردیبهشت 10 ساعت 9:33 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
<      1   2   3   4      >

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چکیده ای از زندگی امام رضا
[عناوین آرشیوشده]
 
Copyright © 2006-KhazoKhil.Com All Right Reserved